کتابخانه علوی

یوسف آباد

کتابخانه علوی

یوسف آباد

بایگانی

۱۷ مطلب در فروردين ۱۴۰۰ ثبت شده است

چهارشنبه, ۱۸ فروردين ۱۴۰۰، ۱۰:۰۴ ق.ظ

معرفی متنی کتاب "اسم من مینا است و من عاشق شبم.

عنوان اصلی:  My name is Mina

نویسنده: دیوید آلموند

ناشران:  ایرانبان

اسم من مینا است

در یک شب مهتابی دفترچه ای خالی روی میز قرار گرفته و دخترکی نه ساله با موهای مشکی خیال دارد خاطرات خود را در آن بنویسد. او دفترچه اش را باز می کند و نخستین جمله اش را می نویسد: "اسم من مینا است و من عاشق شبم."

مینا دختری نه ساله است که پدرش را در کودکی از دست داده و با مادرش زندگی می کند. او با تک گویی های درونی افکار، احساسات، رویاها و ترس هایش را در دفتر خاطرات خود می نویسد. او شرح مشاهدات و پرسش هایش درباره شگفتی ها وعجایب دنیای اطرافش مطرح می کند. مینا از نظردیگران دختر عجیبی است ولی همیشه مادرش از او حمایت می کند و معتقد است که مینا دختریست با عقاید و رفتارهای خاص خودش و به همین خاطر ترجیح می دهد او را از مدرسه بیرون بیاورد و تحت آموزش مستقیم خود قرار دهد. مینا شب ها هنگامی که همه در خوابی عمیق هستند از پنجره به بیرون خیره می شود. همدم تنهایی او به جز مادرش درختی در کنار پنجره اش و توکاهای سیاهی هستند که بر روی شاخه های آن لانه کرده اند. مادرش او را تشویق می کند که دوستان جدیدی پیدا کند. ولی او در مرکز ارجاع دانش آموزان که مدرسه ای برای بچه های استثنایی است بیش از یک روز نمی ماند. او سرانجام سعی می کند بر ترس خود غلبه کرده و شجاعت بخرج دهد و سراغ پسر همسایه جدیدشان می رود. آغاز دوران بلوغ و یا متفاوت بودن با دیگران، تک والد بودن و ترس وعدم اعتماد به نفس سرآغاز مشکلات زیادی در نوجوانان است که مینا هم یکی از آنان است. این اثر می تواند هم برای نوجوانان وهم والدین مناسب باشد.   

۰ نظر ۱۸ فروردين ۰۰ ، ۱۰:۰۴
فرزانه نصیری
چهارشنبه, ۱۸ فروردين ۱۴۰۰، ۰۹:۴۸ ق.ظ

معرفی معرفی متنی کتاب فرزندان شیشه گر

فرزندان شیشه گر

نویسنده: ماریا گریپه

مترجم : محمد هدایتی

ناشر: کتاب نیستان

 

فقر و ثروت، شکرگزاری و ناشکری، جادو و جادوگری و قصر آرزوها مرز نمی‌شناسد.

در دنیا قصه‌ها، آنچه در واقعیت رخ می‌دهد به شکل نمادین و خیلی مشخص‌تر روایت می‌شود.

کلاس و کلارا فرزندان شیشه‌گری هستند که روزگار خود را در فقر سپری می‌کنند. پدرشان به هنر و کارش عشق می‌ورزد و مادرشان از فقر و نداری گله‌مند است.

ماریا گریپه نویسنده سوئدی در این اثر در مقابل فقر از قصر آرزو‌هایی می‌نویسد که ملکه آن سرزمین از درد بی‌آرزویی حال خوشی ندارد.

جادوگر، رودخانه فراموشی و موجوداتی با توانمندی‌هایی عجیب و خارق‌العاده داستان را به سمتی پیش می‌برند تا مشخص کنند “آدم همیشه به آرزوهای خودش می‌رسد، اما کی و چطورش معلوم نیست و همینش آدم را می‌ترساند. این است که آدم همیشه باید آرزوی چیزی را بکند که توان و ظرفیتش را دارد. این مسئله خیلی مهم است

کتاب فرزندان شیشه‌گر با این رویکرد که “خیلی‌خوب است کسی بتواند همیشه طرف روشن و روزگون زندگی را ببیند، اما حقیقت این است که کسانی به حقیقت زندگی دست میابند که طرف تاریک و شب‌گون زندگی را هم ببینند آدم‌های خیلی عاقل از شادی دور می افتند. عقل خوب است، اما به اندازه “مخاطب را درگیر تغییر نگرش در آنچه تاکنون آرزو، شادی، مشکلات و می پنداشته است، می‌کند.

جذابیت قصه تا بدان‌جاست که مانند خیلی از آثار گریپه از این اثر هم برای ساخت فیلم اقتباس شده است.

محمد هدایی با ترجمه روان خود باعث شده است که مخاطب تا پایان کتاب آن را زمین نگذارد.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

زنی بود پیر و عجیب و غریب. اسمش «فلاتر مایلدودر» بود؛ در واقع مردم این‌طور صدایش می کردند. چون هیچ‌کس نمی‌دانست نام اصلی‌اش چیست. فلاتر در همه کار و همه چیزش عجیب و غریب بود. طالع‌بینی و پیش‌گویی هم می‌کرد. اما کار اصلیش قالی‌بافی بود. طرح و نقش قالی‌هایش کار خودش بودند و هر کدام از قالی‌ها هم طرح و نقش مخصوصی داشت. تا روزی که فهمید پیش‌گویی و قالی‌بافی‌اش با هم می‌خوانند و به گونه‌ای شگفت‌انگیز پشت و روی یکدیگرند او کمی آن‌طرف‌تر از ده آلبرت شیشه‌گر زندگی می‌کرد.

۰ نظر ۱۸ فروردين ۰۰ ، ۰۹:۴۸
فرزانه نصیری
شنبه, ۱۴ فروردين ۱۴۰۰، ۰۱:۰۴ ب.ظ

قصه گویی

دریافت
توضیحات: فایل صوتی قصه گویی را از اینجا دانلود کنید
 

۰ نظر ۱۴ فروردين ۰۰ ، ۱۳:۰۴
فرزانه نصیری
شنبه, ۱۴ فروردين ۱۴۰۰، ۱۰:۲۱ ق.ظ

معرفی متنی کتاب انجمن یوزهای شریف

 

انجمن یوزهای شریف

کتاب «انجمن یوزهای شریف» داستان تلاش چند نوجوان برای حفاظت از آخرین بازمانده‌های یوزپلنگ آسیایی است. نویسنده اطلاعات علمی درباره یوزپلنگ آسیایی را نیز در لابه‌لای داستان گنجانده است.

در کتاب «انجمن یوزهای شریف» گروهی می‌خواهند جاده‌ای میان منطقه حفاظت شده‌ای که محل زندگی جانوران ارزشمندی مانند یوزپلنگ آسیایی است بسازند. یکی از ماشین‌های کارگاه راه‌سازی با یک یوزپلنگ مادر تصادف می‌کند و برای این‌که به دردسر نیفتند تلاش می‌کنند جانور را سر به نیست کنند. سینا یکی از نوجوانان روستایی که در آن نزدیکی است، به‌طور اتفاقی مکالمه میان دو نفر از مسئولان کارگاه راه‌سازی را می‌شنود و متوجه می‌شود که یک توله هم همراه یوزپلنگ مادر بوده است. مسئولان کارگاه او را تهدید می‌کنند به کسی حرفی نزند. در همان روزها اعضای یک انجمن مردمی به روستا می‌آیند تا با اهالی درباره اهمیت یوزپلنگ آسیایی صحبت کنند و برای دانش‌آموزان مدرسه روستا نیز کلاس آموزشی در این باره برگزار ‌کنند. سینا به همراه دوستانش، فیروز و شریف، گروهی به نام «نینجاهای شریف» دارند. آن‌ها تصمیم می‌گیرند از یوزپلنگ آسیایی حفاظت کنند و برای همین نام انجمن خود را به «انجمن یوزهای شریف» تغییر می‌دهند. البته انگیزه سینا برای حفاظت از یوزها به دست آوردن دل خانم معلمی است که به نظرش شبیه مادرش است. بچه‌ها بالاخره موفق می‌شوند توله یوزپلنگ را پیدا کنند و دست مسئولان کارگاه راه‌سازی را رو کنند. و با پیگیری‌های انجمن مردمی و حمایت مردم، مسیر جایگزینی برای راه روستایی پیدا می‌شود تا دیگر جاده از میان زیستگاه حیات‌وحش نگذرد.

۰ نظر ۱۴ فروردين ۰۰ ، ۱۰:۲۱
فرزانه نصیری